به نقل از «تسنیم»

نظر محمد قاسمی پور درباره کتاب «گمشده مجنون»

تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۲۶۴۴۳

کتاب گمشده مجنون که به زندگی‌نامه یکی از فرماندهان ِ شاخص و محبوب نزد رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) پرداخته، ساعت‌ها مصاحبه و گفت‌وگوی شفاهی با بیش از ۵۰ نفر را پشتوانه خود دارد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، «گمشده مجنون» نوشتهٔ مریم عباسی جعفری یکی از کتاب‌های منتشر شده خوب در حوزه زندگی نامه داستانی شهدا است که به زندگی سردار شهید محمدرضا کارور می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کتاب در بیستمین دوره جایزه کتاب دفاع مقدس که در روزهای پایانی سال گذشته برگزار شد، توانست در بخش زندگی نامه داستانی، جایزه تقدیری را به دست آورد. آنچه در ادامه می‌خوانید یادداشت محمد قاسمی پور نویسنده و منتقد در حوزه ادبیات دفاع مقدس بر این کتاب است که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته است:

کتاب «گمشده مجنون» زندگی نامهٔ سردار شهید محمدرضا کارور در 22 اسفند ماه 1401 و در مراسم اختتامیهٔ «بیستمین دورهٔ انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس» از سوی هیئت داوران گروه «زندگی نامهٔ داستانی» به دلیل نوع پرداخت، زاویه دید مناسب، به کارگیری مناسب استنادها، انجام پژوهش، سوژهٔ نو و به کارگیری مناسب روش‌های داستان نویسی در عین پای بندی به واقعیت‌های زندگی شهید، به عنوان کتاب قابل تقدیر در گروه زندگی نامه داستانی معرفی شد.

این اثر سی‌امین مجلد از مجموعه کتب بیست و هفتی‌های انتشارات 27 بعثت است که در 559 صفحه به قلم خانم مریم عباسی جعفری به رشته تحریر درآمده و در زمستان سال 1400 با قیمت 139 هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر شده است.

کتاب گمشده مجنون که به زندگی‌نامه یکی از فرماندهان ِ شاخص و محبوب نزد رزمندگان لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) پرداخته، ساعت‌ها مصاحبه و گفت‌وگوی شفاهی با بیش از 50 نفر از دوستان، هم رزمان و اعضای خانواده شهید کارور را در پیشینه و کارنامهٔ پژوهشی خود داشته و در هشت فصل تألیف شده که عناوین فصول از این قرارند: «از کوچه پس کوچه‌های درده تا قیام خونینِ دشت ورامین»، «نفس‌های آخر زمستان»، «غوغایی در دل»، «شروع جنگ تحمیلی»، «خواستگاری»، «زندگی با گردان مقداد»، «زندگی با گردان مالک» و «عملیات خیبر، اسفند 1362»

همان گونه که اشاره شد شهید محمدرضا کارور شخصیتی با محبوبیت فراگیر نزد رزمندگان لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) است که اخلاق مثال زدنی و زندگی ساده و به دور از تجمل او و خانواده‌اش دستمایه تألیف کتاب گمشدهٔ مجنون در قالب زندگی نامه داستانی شده است.

ماجرای همراهی یک شهید با دختری 15 ساله، از "شفای سرطان مادر" تا "انتخاب به عنوان نویسنده کتاب خاطرات"

 

نویسنده با مبنا قرار دادن ویژگی‌های اخلاقی و زندگی فردی و حضور مداوم و بلند مدت شهید کارور در جبهه‌های جنگ تحمیلی کوشیده تا روایتی برآمده از خاطرات و مصاحبه‌های شفاهی اطرافیان و دوستان شهید را به شیوه داستانی و پایبند به مستندات موجود عرضه کند.

 از امتیازهای جالب توجه و درگیرکنندهٔ اثر تبار شناسی و توجه به پیشینهٔ خانوادگی و خاندانی شهید است که خواننده را کاملاً با بستر و زمینهٔ خیزش و رشد و نمو اجتماعی و پایگاه فرهنگی، اجتماعی خانوادهٔ ایشان آشنا ساخته و شخصیت ِ موضوع زندگی نامه، در بستر رویدادها و وقایع سیاسی اجتماعی دهه‌های چهل و پنجاه شمسی رشد و حرکت کرده و دوران اوج گیری انقلاب اسلامی را در قالب روایت داستانی کتاب تجربه می‌نماید.

در خلال روایت کتاب علاوه بر پیشینه و تبار شناسی، خواننده با رفتار و سکنات اجتماعی شهید محمد رضا کارور آشنا گشته و عیار و اعتبار او در نزد لایه‌های مختلف اجتماع از جمله والدین، خانواده، همکاران، هم رزمان، نیروهای تحت امر و.... مشخص می‌شود. در رهگذر خوانش زندگی نامهٔ شهید کارور می‌توانیم با سیما و شخصیت برخی از چهره‌های شاخص و دوست داشتنی دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همچون شهید مهدی خندان، شهید عراقی، شهید عباس ورامینی و شهید شاهمرادی نیز آشنا شویم.

خانم مریم عباسی‌جعفری با توجه به پایبندی و تعهدش به واقعیات و مستندات زندگی شهید جاوید الاثر محمدرضا کارور و بهره مندی از قلم ساده و روان، اثری خواندنی و به یاد ماندنی در حوزه زندگی نامه‌های داستانی شهدا خلق کرده و می‌توان امیدوار بود تا ایشان در آینده نیز با حفظ همت و پشتکار پژوهشی آثار جذاب و ماندگار دیگری را در این عرصه به نگارش درآورد.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: کتاب ادبیات دفاع مقدس زندگی نامه داستانی محمدرضا کارور گمشده مجنون دفاع مقدس شهید محمد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۲۶۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نامه سرگشاده محمد قوچانی به تامین اجتماعی؛ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمی‌شناسد؟

 محمد قوچانیروزنامه نگار و سردبیر و صاحب‌امتیاز نشریات "آگاهی نو" و "کتاب نامه" طی نامه‌ای سرگشاده به سازمان تامین اجتماعی، روش برخورد "مغازه"ای کارشناسان این سازمان را برای تایید لیست بیمه مطبوعات مورد نقد قرار داده است‌.   متن این نامه که در صفحه‌ی شخصی او در اینستاگرام منتشر شده به این شرح است:   این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی دو مجله "آگاهی نو" و "کتاب نامه" با تولید محتوایی بیش از دو هزار صفحه در سال چهار نفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر می‌گیرند.   فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آن‌ها بیمه رد می‌شود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجه‌اش را نداریم و تا حالا خودمان هم‌زمان منشی و مدیر هم بوده‌ایم. درباره این چهار نفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت می‌کنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف می‌دهند.

سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل می‌کند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامه‌نگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس می‌کند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم. بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله بیرون مجله هستیم به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهی نو را تعطیل اعلام می‌کند و تخفیف ارشاد را لغو می‌کند.   مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سرزده تشریف آوردند و هرچه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشته‌های ما را نشان داده بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است.   سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید می‌شود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمی‌شناسد؟ چرا فکر نمی‌کنند من هر روز نمی‌توانم کتاب‌هایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم ؟ نمی‌توانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو می‌کنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمی‌توانم با روزنامه‌نگاران برخورد اداری کنم!

ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیردولتی) بنگاه‌های ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد . اگر ما بیکاره بودیم که دفتر مجله اجاره نمی‌کردیم . چرا در شب‌های صفحه‌بندی که تا صبح کار می‌کنیم بازرس نمی‌فرستید؟ اصلا چرا مجله را ورق نمی‌زنید که کارنامه ما را ببینید . قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل می‌کند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر می‌شود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره اش را بالا ببریم. روزنامه‌نگاری را به رسمیت بشناسید ... رونوشت : ۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲. وزارت کار ۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک ... کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نقطه جوش تلویزیون؛ از قوچانی تا آذری‌جهرمی/ وقتی «اوج» به داد «سیما» می‌رسد!